کمک به دانش آموزان در محیط های آموزش از راه دور

میلیون‌ها کودک در حال بازگشت به کلاس‌های حضوری هستند. از بسیاری جهات، بازگشت به کلاس های درس فیزیکی، نفس تازه ای برای معلمان، والدین و دانش آموزان است. با این حال، گزارش‌های اخیر تاکید کرده‌اند که برخی از دانش‌آموزان واقعاً در یک محیط یادگیری از راه دور پیشرفت می‌کنند و به طور بالقوه از ادامه یادگیری از راه دور سود می‌برند.

به عنوان معلم، این بدان معنی است که شما باید آماده خدمت رسانی به دانش آموزان در کلاس و دانش آموزان از راه دور به طور عادلانه باشید. پس از تدریس در اوج همه گیری، ممکن است خود را در تدریس از راه دور متخصص بدانید. با این حال، هنوز چند مرحله کلیدی وجود دارد که باید برای اطمینان از برتری دانش آموزان خود در یک محیط یادگیری از راه دور انجام دهید.

دسترسی و حمایت
برخی از دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان یادگیری از راه دور را ترجیح می‌دهند، مخصوصاً به دلایل بهداشتی و ایمنی، اما بسیاری دیگر با مسائل فنی، انگیزه و حواس‌پرتی بیرونی مشکل دارند.

با این حال، منابع رو به رشدی به معلمان کمک می کنند تا با این مشکلات رایج از طریق برنامه هایی مانند برنامه مزایای پهنای باند اضطراری و رایانه های شخصی برای مردم مبارزه کنند. اگر دانش‌آموزان بتوانند با منابع و فن‌آوری کافی ارتباط برقرار کنند، یک سال تحصیلی موفق هنوز قابل دستیابی است.

امیدواریم مدرسه یا منطقه مدرسه شما قبلاً وسایل مورد نیاز مانند لپ‌تاپ و تبلت را برای دانش‌آموزان فراهم کرده باشد. با این حال، هنوز مؤلفه‌های بیشتری برای دسترسی وجود دارد که ممکن است نادیده گرفته شده باشند.

دانش آموزان با نیازهای اضافی
همه دانش‌آموزان یکسان یاد نمی‌گیرند، و برخی که به حمایت بیشتری نیاز دارند ممکن است در طول هرج و مرج بیماری همه‌گیر از بین رفته باشند.

مطالعه‌ای که اخیرا توسط سازمان غیرانتفاعی Understood انجام شد نشان داد که ۷۲ درصد از والدین از تفاوت‌های یادگیری فرزندشان در حین یادگیری از راه دور آگاه شدند. همین مطالعه همچنین گزارش داد که «63 درصد از والدینی که فرزندشان متفاوت است، می‌گویند فرزندشان یک سال عقب‌تر است و بعید است که به فرزندشان برسد». این خبر نسبتاً تکان دهنده است و بر این واقعیت تأکید می کند که ما باید دسترسی روشنی به منابع برای دانش آموزان با نیازهای اضافی فراهم کنیم.

پشتیبانی مالی
آموزش از راه دور می تواند بار سنگینی بر دوش خانواده ها بگذارد. یادگیری از راه دور به والدین نیاز دارد که از کار خود مرخصی بگیرند و اغلب از والدین می‌خواهند که قبض چیزهایی مانند لپ‌تاپ و سایر مواد آموزشی را پرداخت کنند.

با این حال، منطقه شما احتمالاً نوعی کمک مالی برای خانواده های کم درآمد ارائه می دهد. اکنون بیش از هر زمان دیگری، مهم است که این منابع را در پیش زمینه قرار دهید تا والدین دقیقا بدانند کجا می توانند حمایت پیدا کنند.

بسته به برنامه خود، ممکن است بتوانید چند شب خانوادگی را میزبانی کنید که می تواند تعامل خانواده را بهبود بخشد و در حالی که برخی از طرح های حمایت مالی منطقه خود را برجسته می کنید.

یک محیط مساعد ایجاد کنید
هنگامی که در کلاس درس تدریس می کنید، حفظ کنترل بر فضای فیزیکی و ایجاد یک محیط یادگیری مثبت آسان تر است. با این حال، هنگام آموزش از راه دور، تکرار همان فضای یادگیری چالش برانگیز است.

قبل از شروع ترم، بخشی از ارتباط شما با خانواده ها باید ضرورت یک محیط یادگیری مثبت را برجسته کند. با مراقبت از روشنایی، صندلی و سایر اجزای محیط آموزش خانگی، دانش آموزان به احتمال زیاد در طول ترم متمرکز و درگیر باقی می مانند.

بازخورد منظم
معلمان خوب در ارائه بازخورد مفید عالی هستند. با این حال، هنگام تدریس از راه دور، ایجاد مشارکت دانش‌آموز برای حفظ یک حلقه بازخورد مؤثر می‌تواند دشوار باشد. این بدان معناست که دانش‌آموزانی که فوراً با مطالب درگیر نمی‌شوند ممکن است کمتر از آنچه نیاز دارند مورد توجه قرار گیرند و در نتیجه با محتوای جدید دست و پنجه نرم کنند.

می‌توانید کیفیت بازخورد از راه دور را با ارائه ساعات اداری یا گروه‌های برگزیده در Zoom به دانش‌آموزان بهبود بخشید. دکتر جنیفر پیرات همچنین پیشنهاد می کند یک روز را به ارائه بازخورد اختصاص دهید که در آن بازخورد توصیفی در مورد کار دانش آموزان ارائه می دهید.

هر گزینه ای را که انتخاب کردید، هدف یکسان است: سعی می کنید کمی بیشتر با آنها تماس بگیرید تا اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان درگیر هستند و مطالبی را که تدریس می کنید انتخاب می کنند.

طرح درس خود را ساختار دهید
برنامه درس شما باید دانش آموزان را در سراسر کلاس درگیر کند. در کلاس درس، وقتی انرژی کم است یا گروهی از دانش‌آموزان درگیر درگیر شدن با درس هستند، به راحتی می‌توانید نشانه‌های غیرکلامی را دریافت کنید. با این حال، هنگام تدریس از راه دور، بررسی مشارکت دانش آموزان بسیار چالش برانگیزتر است.

ساده ترین راه برای افزایش مشارکت دانش آموزان این است که تعداد ارزیابی های تکوینی را که در برنامه ریزی درس خود لحاظ می کنید، افزایش دهید.

ارزشیابی های تکوینی به گونه ای طراحی شده اند که به معلمان پنجره ای به درک دانش آموزان بدهند. به عنوان مثال، اگر در حال تدریس یک کلاس در ادبیات انگلیسی هستید، ممکن است یک فعالیت آزاد نویسی کوتاه در پایان هر کلاس بر اساس بحث از آن روز بگنجانید.

این رویکرد به شما امکان می‌دهد ببینید دانش‌آموزان چه چیزی را درک کرده‌اند و تمرکز دانش‌آموزان را حفظ می‌کند، زیرا می‌دانند نوعی ارزیابی در پایان کلاس انجام می‌شود.

برنامه درسی مبتنی بر پروژه آموزش از راه دور

معلمان با وجود شرایط چالش برانگیز امسال انعطاف، نبوغ و انعطاف پذیری قابل توجهی را در تلاش برای دسترسی به دانش آموزان خود نشان داده اند. برای حمایت از معلمان در ایجاد تجربیات یادگیری معنادار از راه دور، چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ برای پاسخ به این سوال، Deeper Learning Hub در دبیرستان تحصیلات تکمیلی فناوری عالی، مأموریتی را آغاز کرد تا دسترسی آماده به برنامه درسی آنلاین را فراهم کند که شایستگی های یادگیری عمیق تری را برای دانش آموزان ایجاد کند.

چگونه می‌توانیم تسلط بر محتوا، تفکر انتقادی و حل مسئله، همکاری، ارتباط مؤثر، یادگیری خودراهبر و ذهنیت تحصیلی را در دانش‌آموزان ایجاد کنیم، در حالی که دانش‌آموزان از خانه یاد می‌گیرند؟ برای پاسخ به این سوال، از مربیان متخصص در جامعه یادگیری عمیق در مورد اینکه یادگیری مبتنی بر پروژه‌محور معنی‌دار از خانه چگونه به نظر می‌رسد، پرسیدیم. و آنچه به دست آوردیم پروژه هایی بود که هویت دانش آموزان، علوم در زندگی روزمره، ریاضیاتی که از آزادی مالی ما حمایت می کند و خیلی چیزهای دیگر را بررسی می کرد.

چه چیزی در مورد دوره های کاتالوگ دوره های DL Hub دوست داریم؟

ما دوست داریم که چگونه داده های بزرگ = تجارت بزرگ. معامله بزرگ؟ دانش‌آموزان را به‌عنوان دانشمندان داده استخدام می‌کند تا بررسی کنند چگونه چیزهایی مانند تعامل ما با رسانه‌های اجتماعی داده‌هایی را ایجاد می‌کنند که بر زندگی روزانه ما تأثیر می‌گذارند.

پروژه آزادی مالی ریاضی، سواد مالی و سایر مهارت های زندگی را با هم ترکیب می کند زیرا دانش آموزان آنچه را که برای دستیابی به آزادی مالی لازم است را می آموزند. ای کاش وقتی جوانتر بودیم این دوره را داشتیم!

Media 2 M.E.D.I.A. (وجود من توجه فوری می طلبد) دانش آموزان را با استفاده از موسیقی و اشعار به سفری برای کشف خود می برد. شعر و آهنگ های هیپ هاپ در این پروژه آتش است!

ما عاشق فیلم‌های سرگرم‌کننده در The Science of Tortillas هستیم که به دانش‌آموزان در مورد علم در یک شی معمولی مانند تورتیلا آموزش می‌دهند و آنها را به تحقیق و آموزش علوم پشت سر زندگی روزمره به دیگران دعوت می‌کنند.

ریاضی زیباست: ریاضیدان درونی خود را بسازید، دانش آموزان را دعوت می کند تا مفاهیم ریاضی را از طریق بازی بررسی کنند و هویت های ریاضی خود را کشف کنند. فعالیت‌های ریاضی با پایان باز و سرگرم‌کننده، حتی ریاضی‌دانان بی‌میل را درگیر می‌کند تا خود را به عنوان افرادی ریاضی ببینند.

Who Is: A Story That Must Be Told نویسندگان جوان را در تمام مراحل تولید و انتشار می برد تا کتاب های خود را با داستانی ناگفته درباره یک شخصیت مهم خلق کنند. ما دوست داریم که کل فرآیند به یک کتاب منتشر شده ختم شود!

چگونه می بینی؟ پدیده‌های نور و بینایی را با استفاده از فعالیت‌هایی که دانش‌آموزان می‌توانند از خانه انجام دهند، بررسی می‌کند و با خلق یک نمایش عروسکی سایه درباره این پدیده علمی به اوج خود می‌رسد. ادغام علم، داستان های عامیانه و هنر چیزی است که این پروژه را واقعاً خارق العاده می کند!

ما عاشق تمرکز بر یادگیری عاطفی اجتماعی و احساس تعلق در در این لحظه من هستم، پروژه ای که دانش آموزان را دعوت می کند تا جنبه های مختلف هویت خود را بررسی کنند و آن را با دیگران در جامعه یادگیری خود در میان بگذارند.

تنها در عرض چند ماه، ما توانستیم کاتالوگ دوره های DL Hub را ایجاد و راه اندازی کنیم، مجموعه ای از تجربیات یادگیری مبتنی بر پروژه کوتاه مدت برای دانش آموزان کلاس های 4-12. از آنجا که ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که همه دانش آموزان دسترسی دارند، دوره ها تا پایان دسامبر به صورت رایگان در دسترس هستند. پس از آن، هزینه کمی برای هر دانش آموز برای کمک به کاهش هزینه های نرم افزاری ما برای افزایش این ابتکار وجود خواهد داشت. با استفاده از پلتفرم Pathwight برای دوره‌های آنلاین، معلمان می‌توانند به سادگی یک کپی از یک دوره تهیه کنند، آن را شخصی‌سازی کنند و دانش‌آموزان خود را برای پیوستن به گروه دعوت کنند. با چند ترفند مانند افزودن لینک‌های Zoom یا Meets خود، سفارشی‌سازی تاریخ سررسید و افزودن دانش‌آموز، دوره‌ها آماده آموزش هستند.

همه دوره ها دارای عناصر ضروری برای یادگیری قدرتمند پروژه محور هستند. این شامل راه اندازی پروژه همزمان است که دانش آموزان را با فیلم های جذاب و بحث های کلاسی جذب می کند. در درس‌های بعدی، دانش‌آموزان تحقیق می‌کنند، در مورد ارتباطات فکر می‌کنند، محصولات ایجاد می‌کنند و برای اطمینان از کیفیت کار در نقد و بازبینی شرکت می‌کنند. این درس ها به گونه ای طراحی شده اند که انعطاف پذیری را فراهم کنند. آنها را می توان به صورت همزمان یا ناهمزمان انجام داد و معلمان می توانند آنها را بر اساس نیازهای دانش آموزان خود تنظیم کنند. هر پروژه با یک نمایشگاه مجازی در یک جلسه همزمان به اوج خود می رسد. کار ما در کمپین یادگیری خود را به اشتراک بگذارید به ما آموخته است که وقتی دانش آموزان مخاطب معتبری برای کار خود دارند، انگیزه و مشارکت بیشتری دارند زیرا کارشان اهمیت دارد.

ایجاد فرهنگ پرسشگری: پرسشگری در دوره ابتدایی

Classroom Management Plan Guide With Examples | Research.com

یادداشت سردبیر: این سومین وبلاگ از هفت وبلاگ از دوستان ما در موسسه پرسش درست (RQI) و معلمانی است که از روش ها و استراتژی های آنها استفاده کرده اند. می توانید معرفی و بررسی کلی این سریال را اینجا بخوانید. این قطعه شما را از تجربه دو معلم از شناسایی نیاز، مراحل انجام شده برای اجرا، استراتژی‌های خاص مورد استفاده و واکنش دانش‌آموز به روش RQI راهنمایی می‌کند.

چالش
آموزش مبتنی بر پروژه (PBL)، فرهنگ های تفکر، نقشه های تفکر، ساعت نابغه، فضای ساز. روندهای فعلی در آموزش ممکن است گاهی اوقات باعث شود مربیان احساس غمگینی کنند. پست‌های وبلاگ معلمان دیگر، فیدهای اینستاگرام و کلاس‌های پینترست را می‌بینید و نمی‌توانید احساس کنید که باید همه این کارها را نیز انجام دهید. این فشار کشش درونی می‌تواند باعث شود گاهی اوقات احساس شکست کنید، و در تلاشید که چگونه همه این ایده‌های عالی را در محدودیت‌های زمانی یک روز مدرسه ترکیب کنید. به‌عنوان مربی، نمی‌توانیم همه این کارها را انجام دهیم، اما می‌توانیم با تطبیق چند ایده جدید به روشی که برای ما راحت‌تر است، کاری را که فکر می‌کنیم برای دانش‌آموزان بهتر است انجام دهیم. خوشبختانه، ناحیه مدرسه و مدیر ساختمان ما را تشویق می‌کنند تا چیزهای جدید را امتحان کنیم و موفقیت‌ها و شکست‌هایمان را به اشتراک بگذاریم تا همه بتوانیم از یکدیگر یاد بگیریم.

ما در یک مدرسه متنوع در نووی، میشیگان هم تیمی های کلاس اول هستیم. دانشجویان ما به 32 زبان اصلی صحبت می کنند و حدود 47 درصد از دانش آموزان ما زبان آموزان انگلیسی (EL) هستند که به طور فعال آموزش زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم (ESL) دریافت می کنند. ما 14 درصد دیگر داریم که قبلاً زبان انگلیسی محدودی داشتند. با چنین جمعیت دانش‌آموزی متنوعی، هدف ما این است که اهداف زبان را در هر کاری که انجام می‌دهیم بگنجانیم.

در پایان سال گذشته، در حین تأمل در کلاس‌هایمان، پیشرفت حرفه‌ای (PD) که در آن شرکت می‌کردیم و کتاب‌هایی که خوانده بودیم، در مورد آنچه واقعاً برای ما به عنوان مربی اهمیت داشت صحبت کردیم. مهم نیست که درباره چه چیزی بحث می‌کردیم، یک چیز مدام تکرار می‌شد: ما می‌خواستیم دانش‌آموزانمان فکر کنند و عمیقا فکر کنند. ما می خواستیم آنها کنجکاو باشند. ما می خواستیم دانش آموزان کنترل یادگیری خود را در دست بگیرند و درگیر شوند. ما می‌دانستیم که برای دستیابی به همه اینها در کلاس اول کلاس و در عین حال که نیازهای دانش‌آموزان ESL خود را برآورده می‌کنیم، کارمان را تمام کرده‌ایم، اما می‌دانستیم که این مهم است.

نقشه دایره ای از سوالات

وادار کردن دانش آموزان به پرسیدن سوال و کنجکاوی در مورد یادگیری خود
تا زمانی که در یک PD درباره سؤال کردن در کلاس درس شرکت نکردیم، فهمیدیم که چگونه می‌توانیم دانش‌آموزانمان را وادار کنیم تا سؤالات معناداری بپرسند تا یادگیری خود را هدایت کنند. ایده اصلی این جلسه افزایش و تغییر انواع سوالاتی بود که ما به عنوان معلم از دانش آموزان خود می پرسیم. با این حال، چیزی که مجری گفت، ما را متاثر کرد: بچه‌ها در سن 4 سالگی به اوج سؤال پرسیدن خود می‌رسند. وقتی وارد مدرسه می‌شوند، سؤال به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد. این باعث شد فکر کنیم که باید فراتر از معلمانی که سؤالات خود را افزایش می‌دادند. ما باید دانش آموزان خود را به انجام همین کار وادار می کردیم.

این زمانی بود که تکنیک فرمول‌بندی سؤال (QFT) را از مؤسسه Right Question پیدا کردیم. ما به زودی متوجه شدیم که این نه تنها شروعی برای واداشتن دانش آموزان به تفکر و پرسش بود، بلکه راه حلی بود برای استفاده از برخی از ایده ها و روش های هیجان انگیز دیگر و در واقع تطبیق آنها با روزگار ما! دانش آموزان ما ذاتا کنجکاو هستند. ما فقط باید حس کنجکاوی دانش آموزان خود را برانگیختیم تا آنها آماده بپرسند و به سؤالات خود پاسخ دهند.

معرفی QFT به کلاس اولی ها
برای معرفی تدریجی QFT از مدل کارگاهی استفاده کردیم. ما چندین روز را برای هر مرحله از فرآیند سپری کردیم تا اطمینان حاصل کنیم که دانش‌آموزان قبل از حرکت آماده هستند. در طول مراحل QFT، ما از نقشه‌های تفکر مختلف و روتین‌های فرهنگ‌های تفکر به عنوان داربست برای یادگیرندگان اولیه و دانش‌آموزان خود استفاده کردیم. این برای دانش آموزان کلاس اول چالش برانگیز است، اما الگوی کارگاه برای موفقیت در کلاس های درس ما ضروری بود.

مرتب سازی سوالات اولویت دار

نحوه پیاده سازی پروتکل QFT در کلاس ابتدایی
مرحله 1: تمرکز سؤال (پیشنهادی که سؤالات دانش آموز را برمی انگیزد)

از نقل قول‌های کتاب‌های مصور، به‌عنوان مثال، «این درخت درخت معجزه‌ای است»، از درخت کاپوک بزرگ، یا تصویری از یک کتاب تصویری بی‌کلمه، مانند چشم در مزرعه ذرت از «ناگفته» استفاده کنید.

از حقایق متون غیرداستانی استفاده کنید، مانند “کوسه ماهی است” یا “ماهی مرکب مانند موتور جت عمل می کند.”

مراحل 2 و 3: تهیه سؤال با استفاده از چهار قانون

دانش‌آموزان را در گروه‌ها یا مشارکت‌هایی مانند Think Pair Share برای ایجاد سؤالات در مورد QFocus درگیر کنید.

سوالات دانش آموزان را روی نقشه دایره ای یا کاغذ نمودار ثبت کنید تا در زمان صرفه جویی کنید.

برای کمک به دانش‌آموزان در فرمول‌بندی سؤالات خود، پایه‌های سؤالی ارائه دهید.

از دانش‌آموزان بخواهید سؤالات خود را روی یادداشت‌های چسبناک ثبت کنند و آنها را به کاغذ نمودار اضافه کنند یا از Padlet، یک ابزار آنلاین استفاده کنند.

با بلند خواندن یادداشت‌های چسبناک، از دانش‌آموزان بخواهید یادداشت‌های چسبناک خود را با صدای بلند بخوانند، یا با انجام یک برنامه فکری به نام Chalk Talk، به اشتراک بگذارید.

مراحل 4 و 5: طبقه بندی سوالات و اولویت بندی آنها

ابتدا سؤالات ایجاد شده قبلی را در کل گروه مرتب کنید.

از نقشه درختی برای طبقه بندی سوالات به عنوان باز یا بسته استفاده کنید.

به عنوان یک گروه کامل کار کنید تا نوع سؤالات را تغییر دهید، سپس دانش آموزان را به گروه ها و شرکا منتقل کنید تا تغییر سؤالات را تمرین کنند.

از دانش‌آموزان بخواهید که در مورد سه سؤال اصلی که فکر می‌کنند مهم‌تر هستند رأی دهند، یا سؤالاتی را که می‌خواستند ابتدا پاسخ آنها را بیابند تا آنها را اولویت‌بندی کنند. سوالات دیگر را قابل مشاهده نگه دارید تا کسانی که زودتر تمام می شوند چیزهای بیشتری برای کاوش داشته باشند.

مرحله 6: مراحل بعدی

با الگوبرداری از نحوه یافتن پاسخ در متن یا رایانه، دانش آموزان را از طریق خواندن و تحقیق هدایت کنید.

به دانش آموزان نشان دهید که چگونه با استفاده از کلمات خود یادداشت برداری کنند و به پاراگراف ها منتقل کنند.

انبوه حباب های شگفت انگیز!

5 راه برای استفاده از سؤالات ایجاد شده توسط دانش آموزان و ایجاد فرهنگ بزرگتر سؤال کردن
هنگامی که دانش آموزان را از طریق این فرآیند هدایت شده QFT هدایت کردیم، زمان آن فرا رسید که دانش آموزان به طور مستقل از پروتکل QFT استفاده کنند. ما چالش خود را می‌دانستیم: باید بفهمیم که چگونه می‌توانیم تجربیات یادگیری را که در آن دانش‌آموزان کنجکاوی خود را به پرسش‌ها و پاسخ‌های معنادار تبدیل می‌کنند، تسهیل کنیم. دانشجویان EL ما با واژگان محدود انگلیسی جنبه دیگری بود که باید در نظر گرفت. واضح بود که برای اینکه دانش‌آموزانمان به طور مستمر سؤالات معنی‌داری ایجاد کنند و پاسخ‌های معنادار را دنبال کنند، باید فرهنگی ایجاد کنیم که در آن پرسش‌گری تعبیه شده باشد، انتظار می‌رود و به صراحت آموزش داده شود.

در اینجا برخی از روال‌ها و استراتژی‌هایی است که برای پیشبرد QFT و پرورش جامعه پرسشگر بزرگ‌تر استفاده کردیم:

دیوار شگفت انگیز
ما در راه ایجاد یک جامعه پرسشگر از روز اول عمدی بودیم. امید ما این بود که فارغ از موضوع و وظیفه، پرسشگری همه جا باشد. در چند هفته اول مدرسه، دیوار شگفت انگیز را معرفی کردیم. دیوار شگفت‌انگیز ما به‌عنوان یک «پارکینگ» عمل می‌کند که دانش‌آموزان می‌توانند سوالاتی را که در مورد آن کنجکاو هستند ارسال کنند. به عنوان مثال، زمانی که ما شروع به یادگیری در مورد گذشته در مطالعات اجتماعی کردیم، دانش‌آموزان شروع به پرسیدن سؤالاتی از این قبیل کردند: “چرا در یک مدرسه فقط یک اتاق وجود دارد؟” و “اگر مجبور بودیم فقط با افرادی که شبیه من هستند به مدرسه برویم چگونه می شد؟” هنگامی که ما شروع به یادگیری در مورد آب و هوا در علم کردیم، دانش آموزان ما سؤالاتی از قبیل “طوفان چگونه تشکیل می شود؟” و “چه چیزی رعد و برق را می سازد؟” بهترین بخش زمانی بود که دانش‌آموزان سؤالات مشابهی داشتند، زیرا به ما کمک کرد متوجه شویم که دانش‌آموزانمان واقعاً به چه چیزی علاقه‌مند به یادگیری هستند و بر این اساس آموزش را هدف قرار دهیم. تنها نیاز ما در این زمان این بود که دانش‌آموزان سؤال بپرسند، نه بیانیه‌ای (که به طرز شگفت‌انگیزی برای دانش‌آموزان کلاس اول سخت است!). سپس، چند سوال از دیوار برای بحث در هر هفته انتخاب کردیم. به عنوان یک کلاس، در مورد اینکه چگونه سؤالات به ما کمک کردند تا در مورد موضوع بیشتر بدانیم صحبت کردیم و به ساختار سؤالات اشاره کردیم. تأکید ما روی سؤالاتی بود که آنها می پرسیدند، نه پاسخ ها.

سوالات اولویت دار

حباب های شگفت انگیز
حباب شگفت انگیز بلافاصله پس از معرفی پروتکل QFT معرفی شد. همه اینها در طول بلوک خواندن و نوشتن ما انجام شد. دانش آموزان هر QFocus را که کنجکاو بودند انتخاب کردند. دانش آموزان از QFocus خود برای انجام مراحل یک تا پنج پروتکل با کمک کمی استفاده کردند. با کمک ما، دانش‌آموزان با استفاده از کتاب‌ها، مقالات و موتورهای جستجوی مناسب برای کودکان مانند Kiddle.co به سؤالات اولویت‌دار خود پاسخ دادند. تماشای این موضوع هیجان‌انگیز بود، زیرا دانش‌آموزان ما بسیار درگیر بودند، با انتخاب توانمند بودند و مشتاق بودند تمام آنچه را که به تازگی به آنها آموزش داده بودیم با استفاده از QFT اجرا کنند. محصولات نهایی آنها Wonder Bubbles نام داشت و به دوستان کلاس سوم خود ارائه شد تا همه آنها را در مورد QFocus خود آموزش دهند!

حباب شگفت انگیزچهارشنبه شگفت انگیز
هر چهارشنبه برای کار صبحگاهی، از وب‌سایت Wonderopolis برای نمایش «عجایب روز» استفاده می‌کردیم. دانش آموزان با پرسیدن سؤالات بیشتر یا تلاش برای پاسخ به سؤال به شگفتی پاسخ می دهند. ایده در اینجا این بود که دانش‌آموزان را در معرض کلمات و ساختارهای پرسش‌گر قرار دهیم و با به اشتراک گذاشتن افکار خود، آنها را راحت در معرض خطر قرار دهیم. این به ویژه برای EL های ما مفید بود زیرا اکثر دانش آموزان ما احساس راحتی بیشتری در پرسیدن سؤالات در مورد شگفتی روز داشتند. این به ELهای ما اعتماد به نفس برای پرسیدن سؤال داد و به نوبه خود این ذهنیت را ایجاد کرد که اشکالی ندارد که پاسخ ها را ندانیم. قبل از خواندن پاسخ شگفتی، به عنوان یک کلاس دور هم جمع شدیم و دانش آموزان پیش بینی های خود را به اشتراک گذاشتند.

ساعت اکتشاف
ساعت کاوش چیزی بود که قبل از شروع آموزش پروتکل QFT معرفی کردیم. این ایده‌های Maker Space و Genius Hour را با تمرکز حول علایق دانش‌آموزان ترکیب می‌کند. هر جمعه حدود یک ساعت از زمان کلاس را برای ساعت کاوش اختصاص می دهیم. گاهی اوقات سؤال یا چالشی را مطرح می‌کردیم و دانش‌آموزان برای یافتن راه‌حل باید با هم همکاری می‌کردند. زمان‌های دیگر، دانش‌آموزان سؤالات خود را از دیوار شگفت‌انگیز بررسی کردند. بعد از اینکه ما شروع به آموزش اهمیت پرسیدن سوال از طریق QFT به دانش آموزان خود کردیم، آنها خواستند این کار را خیلی بیشتر انجام دهند. این زمانی بود که متوجه شدیم در ایجاد دانش آموزان کنجکاو، پرشور و کلاس اولی موفق بوده ایم!

ارتباط آموزش مبتنی بر پروژه (PBL).
ما اولین واحد PBL خود را بعداً در سال تحصیلی و پس از پایان آموزش QFT به فرزندانمان شروع کردیم و آنها تمرین زیادی داشتند که خودشان سؤالات را بپرسند و پاسخ دهند. QFT باعث شد PBL بسیار کمتر فراگیر شود. در این مرحله، دانش‌آموزان قبلاً سؤال کردن را بخشی از فرهنگ کلاس درس ما می‌دانستند، بنابراین انتقال به PBL بسیار روان‌تر بود. دانش‌آموزان اکنون می‌توانند به راحتی «نیاز به دانستن» ما را ایجاد کنند، که آنها را قادر می‌سازد تا یادگیری خود را از طریق واحد PBL ما هدایت کنند. ما واحد PBL خود را با واحد حیات حیوانات خود در علم ادغام کردیم و واحد نوشتن اطلاعات خود را با استفاده از نیاز PBL به دانستن به پایان رساندیم. پس از طرح سوال رانندگی PBL ما، که به عنوان QFocus عمل می کرد، دانش آموزان سوالات خود را با گروه بندی آنها در دسته بندی ها ایجاد و اولویت بندی کردند. دانش‌آموزان به صورت گروهی برای تحقیق درباره سؤالات خود کار می‌کردند، و ما همچنین مطمئن شدیم که مکانی را داشته باشیم که دانش‌آموزان بتوانند سؤالات بیشتری را در حین یادگیری مطرح کنند. دانش‌آموزان ما توانستند این کار را روی دیوار شگفت‌انگیز «عجایب جوجه‌ها» و روی پدلت کلاس ما انجام دهند. ما شاهد بودیم که دانش‌آموزانمان بر یادگیری خود کنترل می‌کردند و به پرسش‌ها و پاسخ‌های خود ادامه می‌دادند.

آیا شما قابل تدریس هستید؟

یکی از چیزهای مورد علاقه من در مورد مادر بودن تماشای فوتبال پسرم است. همراه با آن گفتگوهای پرشور و اغلب یک طرفه بعد از تمرین و بازی می آید. بسیاری اوقات، این گفتگوها نسبتاً بی‌اهمیت هستند (به هر حال در ذهن من)، زیرا او سعی می‌کند در مورد نمایشنامه‌هایی مانند «سوسو زدن کک» و «مجسمه آزادی» به من بیاموزد. او حتی ممکن است به من بگوید که چگونه سمت راست خط حمله «توپ را بیرون نمی‌کشد». (البته، او در سمت چپ است!) با این حال، چند شب پیش، او درباره بازخوردهایی که از مربی خط حمله خود دریافت می کرد با من صحبت می کرد. به خاطر داشته باشید که پسرم انتقاد را خوب نمی پذیرد – حتی اگر سازنده باشد. در حین گوش دادن به او، متوجه شدم که لحظه ای قابل آموزش در دستانم است. چیزی که در پی آمد یک گفتگوی عالی در مورد “مربی” بودن بود.

این گفتگو باعث شد به دوران معلمی خود فکر کنم. آیا من مربیگری بودم؟ جالب اینجاست که من به این پاسخ رسیدم: “گاهی اوقات.” من شروع کردم به فکر کردن در مورد فرصت هایی که برای یادگیری و بهبود آموزشم از دست داده بودم، زمانی که آنقدرها مربی نبودم.

در مورد آن فکر کنید. وقتی به شما فرصت پیشرفت از طریق بازخورد و تأمل داده می شود و از آن فرصت استفاده نمی کنید، آیا در واقع به خود و فراگیران آسیب نمی رسانید؟

حالا من از شما می پرسم، “آیا شما مربیگری دارید؟” شرط می بندم پاسخ شما شبیه من است. یا شاید شما فکر می کنید، “بستگی به این دارد که چه کسی کوچینگ را انجام می دهد” یا “آیا کوچینگ اجباری است؟” صرف نظر از دلیل، اگر پاسخ شما اساساً منفی است یا گاهی اوقات، این ایده ها را برای بهبود مربیگری خود در نظر بگیرید:

ابتدا یک ذهنیت رشد ایجاد کنید. تحقیقات به ما می گوید که داشتن یک ذهنیت رشد در مقابل یک ذهنیت ثابت می تواند تاثیر مثبتی بر موفقیت داشته باشد. اگر بدانیم که می‌توانیم باهوش‌تر شویم، متوجه خواهیم شد که تلاش ما را در تمرین قوی‌تر می‌کند. ما حتی به دانش آموزان این مفاهیم را آموزش می دهیم. این مقاله را در مورد اهمیت داشتن ذهنیت رشد معلمان و کارکنان بررسی کنید.
بعد، متوجه شوید که مربی در گوشه شماست. آنها از شما می خواهند که خوب عمل کنید. همیشه فرض کنید دیگران بهترین نیت را دارند.

در نهایت، اثر امواج را در نظر بگیرید. اگر مربی پذیر هستید و مایل به دریافت بازخورد برای بهبود هستید، آن را برای دانش آموزان و همکاران خود الگو می کنید. علاوه بر این، آموزش شما قوی‌تر می‌شود و بر موفقیت دانش‌آموز تأثیر مثبت می‌گذارد – بچه‌ها بیشتر یاد خواهند گرفت.
چه در کلاس درس باشید و چه در زمین فوتبال، مربی باشید!

نگاهی به فرآیند: با تماشای نوشتن دانش آموزان یاد بگیرید

این یکی از آن پروازها بود: وای فای خاموش بود، کروم بوک من روشن نمی شد، علامت بستن کمربند ایمنی در کل پرواز روشن بود، سرویس نوشیدنی وجود نداشت. کاری جز گوش دادن به موسیقی و خیره شدن به فضا نداشتم. مهم است که توجه داشته باشید که من سعی نمی‌کردم مزاحم باشم (و امیدوارم نبودم)، اما چیزی که بعد دیدم توجهم را جلب کرد و آن را برای پرواز تقریباً 90 دقیقه‌ای نگه داشتم – شخصی که یک صندلی بالاتر و در سراسر راهرو در حال نوشتن یک پست وبلاگ بود

در ابتدا سعی کردم فقط نگاهی به آنچه که او می نویسد بیاندازم، اما هر چه بیشتر تماشا می کردم، بیشتر درگیر می شدم. تماشای تایپ او، حذف، اصلاح، کپی و چسباندن، سازماندهی مجدد، انتقال از سندی به سند دیگر – همه اینها مغز آموزش (و نوشتن) من را به روشی که قبلاً تجربه نکرده بودم تسخیر کرد. و آن موقع بود که به من برخورد کرد.

من در واقع با تماشای او در مورد روند این زن، نقاط ضعف و قوت نوشتن او بسیار بیشتر از آنچه در مورد شاگردان خود با ارائه بازخورد در مورد پیش‌نویس‌ها و نسخه‌های نهایی بعد از این واقعیت یاد گرفته‌ام، یاد می‌گرفتم.

این فرضیه من است: تماشای دانش آموزانم در فرآیند نوشتن به من کمک می کند معلم نویسندگی بهتری باشم زیرا یاد خواهم گرفت که چگونه معلم نویسندگی آنها در حال حاضر باشم. اگر بتوانم پنج تا ده دقیقه برای تماشای نوشتن هر یک از دانش‌آموزانم وقت بگذارم (که با Google Docs آسان است)، بینش بیشتری در مورد نقاط قوت و چالش‌های آنها، داده‌های بیشتری برای کمک به من در تمایز دروس کوچک و توانایی بیشتری برای کمک به آنها خواهم داشت. بهتر از چیزی که در غیر این صورت داشتم.

آنچه با تماشای نوشتن این زن آموختم
بیشتر اوقات، او با دقت مبارزه می کرد، نه ایده ها. البته این برای هر دانش آموز متفاوت خواهد بود، اما با تماشای تیپ او، کاملاً مشخص شد که او دقیقاً می دانست چه می خواهد بگوید. ایده های او موضوع نبود؛ با این حال، او با کلمات دقیقی که بتواند افکار او را به تصویر بکشد و ارتباط برقرار کند، مبارزه کرد. تقریباً هر جمله دیگری که می نوشت، چیزی را حذف می کرد یا کمی سرهم بندی می کرد. برای بسیاری از جملات، حتی زمانی که او کلمات “درست” را داشت، بعداً آنها را بازبینی و اصلاح می کرد. مفاهیم درون هر یک از این جملات یک بار تغییر نکردند، اما انتخاب های زبانی و تحویل نحوی اغلب تغییر می کردند.

اگر این یکی از شاگردان من بود و من این نظر را داشتم، با او روی ساختار جمله کار می کردم. ما در مورد استفاده از جملات مرکب صحبت می کنیم. و از او می‌خواهم که تمام تکرارهای مختلف خود را حذف نکند، بلکه آنها را به‌عنوان سابقه‌ای از راه‌های مختلفی که این ایده می‌تواند در نوشته‌هایش مطرح شود، نگه دارد.

وقتی زن در هواپیما با ایده‌هایش مبارزه کرد، فلج شد. مدت‌هایی (دوره‌های 10-15 دقیقه‌ای) وجود داشت که او فقط به صفحه خالی و مکان‌نمای چشمک‌زن خود خیره شد. البته، این فقط می تواند به این معنی باشد که او نیاز به استراحت دارد، اما در تماشای زبان بدن خود، او همچنان بسیار متمرکز و درگیر بود. او فقط به دلیل ناتوانی در تولید ایده ها یا مفاهیم مورد نیازش فلج شده بود.

دانستن این موضوع در مورد یک دانش آموز بسیار مفید خواهد بود و مداخله من این است که از آنها بخواهم کامپیوتر را کنار بگذارند و فقط با من صحبت کنند. به‌عنوان مردم، وقتی می‌توانیم ایده‌ها را بهتر بسازیم و کسی از ما سؤالات کاوشگر خوبی بپرسد. این کاری است که من برای کمک به این نویسنده یا هر یک از دانش‌آموزانم که می‌بینم در حال مبارزه با ایده‌ها هستند، انجام می‌دهم.

او با کامپیوترش مشکلات زیادی داشت. این زن روی سه یا چهار سند مختلف کار می‌کرد، کپی و پیست می‌کرد و در چند صفحه گسترده اکسل هم بود. هر بار که او به عقب و جلو می رفت، به نظر می رسید که در مورد هر نکته ای که می خواست به آن اشاره کند، کمی گم می شد، و زمان بیشتری را صرف کار می کرد تا تمرکز و حرکت خود را خلاصه کند.

این به من چیزهای زیادی در مورد اهمیت طوفان فکری و برنامه ریزی با دانش آموزان (حتی اگر اندکی) قبل از فرو رفتن در فرآیند تهیه پیش نویس، آموخت. به این فکر کنید: دانش‌آموزان ما معمولاً اسناد متعددی برای مشورت در هنگام نوشتن دارند – برگه‌های تکلیف، روبریک‌ها، مدل‌ها، منابع اولیه، و موارد دیگر – بنابراین اگر قبل از شروع، وقت صرف نکرده‌اند تا برنامه‌ای برای حمله آماده کنند. آنها نه تنها زمان را در طول فرآیند تلف می کنند، بلکه ممکن است در تمام مواد گم شوند.

نوشتن یک مبارزه است. هر کسی که به طور منظم درگیر نوشتن است، می داند که این درست است. با این حال، تماشای آنچه که یک وبلاگ نویس باتجربه می نویسد، یادآوری بصری بود که نوشتن سخت است. این طیف گسترده ای از مهارت ها را در بر می گیرد: تجزیه و تحلیل، ترکیب، کنترل زبانی، کنترل گرامری، خلاقیت، و بسیاری دیگر. هر کاری با این تعداد مهارت مورد نیاز دشوار خواهد بود، و مهم نیست که هر چند وقت یکبار این هنر را تمرین کنید، همچنان دشوار خواهد بود.

به عنوان معلم، ما باید این مبارزه را با دانش آموزان خود بپذیریم و به آنها اجازه دهیم نوشتن ما را نیز تماشا کنند. اگر می‌توانستم با تماشای نوشتن این زن تصادفی در هواپیما بینش زیادی در مورد این زن به دست بیاورم، تصور کنید دانش‌آموزان ما چقدر می‌توانند با تماشای نوشتن ما به دست بیاورند.

باز هم، این همه، تا کنون، یک فرضیه آزمایش نشده است. اما من مطمئن هستم که این رویکرد به جمع‌آوری داده‌ها در فرآیند نوشتن نه تنها به من کمک می‌کند تا معلم نویسندگی بهتری شوم، بلکه به دانش‌آموزانم قدرت می‌دهد تا به شیوه‌های جدید و هیجان‌انگیز، مالکیت و افتخار در نوشتن خود را داشته باشند. من قصد دارم امسال آن را امتحان کنم و از شما دعوت می کنم که همین کار را انجام دهید.

همانطور که در مورد آموزش نوشتن امسال خود فکر می کنید، به این فکر کنید که زمانی برای تماشای نوشتن دانش آموزان خود پیدا کنید. ممکن است تا جایی که بتوانیم به بررسی واقعی درون ذهن آنها در طول فرآیند نزدیک شویم.

استفاده از معیارهای موفقیت برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان

E-learning education: 10 tips to get the most out of it - CAE

به زمانی فکر کنید که در حال یادگیری چیزی بودید. آیا می دانید در مسیر پیشرفت یادگیری به کجا می روید؟ آیا نتیجه را درک کردید؟

نانسی فری ، داگلاس فیشر ، اولیویا آمادور و جوزف آسوف (2018) ، نویسندگان کتاب راهنمای وضوح معلم ، یادگیری و نتایج را با خلبان در حال پرواز هواپیما مقایسه می کنند.

“تصور کنید که سوار هواپیمایی شده اید که توسط خلبان سوار هواپیما می شود و نمی داند به کجا می رود. در عوض ، یک برج کنترل در آینده در زمان نامعلومی با او تماس می گیرد تا به او اطلاع دهد که رسیده است یا بدتر اینکه او به طور کامل علامت را از دست داده است. این راهی کاملاً غیر منطقی برای پرواز با هواپیما است ».

دانش آموزان با “هواپیمای یادگیری” خود پرواز می کنند. اگر بدانیم که آنها می دانند به کجا می روند ، یادگیری بسیار موفق تر و کارآمدتر خواهد بود. اگر دانش آموزان نتیجه یادگیری را بدانند ، بدانند که اهداف یادگیری چیست و بتوانند نحوه رسیدن به آن را بیان کنند ، در این صورت آنها بر یادگیری خود تسلط یافته اند. اما سوال این است که ما به عنوان معلم چگونه به دانش آموزان خود کمک می کنیم تا به آنجا برسند؟

یک راه ، پیاده سازی معیارهای موفقیت است.

معیارهای موفقیت چیست؟
برای شروع ، ما باید به وضوح معلم فکر کنیم. بخش عمده ای از شفافیت معلم درک آنچه دانش آموزان باید بیاموزند و شناسایی نحوه فهمیدن آن است . برای انجام این کار ما باید استانداردها را تجزیه و تحلیل کنیم ، دستورالعمل ها و ارزیابی های معنی دار را با تأثیر برنامه ریزی کنیم و انتظارات را روشن کنیم . معیارهای موفقیت به دانش آموزان کمک می کند تا بدانند موفقیت چگونه است. وقتی دانش آموزان این را بدانند ، احتمال بیشتری دارد که برنامه ریزی و پیش بینی کنند ، اهداف تعیین کنند و احساس قویتری در مورد نحوه قضاوت در مورد پیشرفت خود کسب کنند.

معیارهای موفقیت واقعاً فرصتی را برای دانش آموزان فراهم می کند تا یادگیری خود را ارزیابی کنند. آن را به عنوان یک ارزیابی به عنوان یادگیری در نظر بگیرید. ارزشيابي به عنوان يادگيري زماني اتفاق مي افتد كه دانش آموزان شخصاً بر آنچه مي آموزند نظارت كنند و از بازخوردهاي اين نظارت براي تعديل ، تطبيق و حتي تغييرات عمده در آنچه مي فهمند استفاده كنند. فیشر و دیگران al توضیح می دهد که “معیارهای موفقیت به دانش آموزان اجازه می دهد تا رازی را که اغلب از آنها مخفی مانده است – به نظر می رسد مقصد چگونه است” . بخشی از معیارهای موفقیت ، اهداف یادگیری (یا اهداف) است که به دانش آموزان منتقل می شود ، که نتیجه نهایی برنامه ریزی دقیق است. معیارهای موفقیت برای دانش آموزان و معلمان وسیله ای برای سنجش پیشرفت به سوی یادگیری فراهم می کند. معیارهای موفقیت یادگیری را برای معلم و دانش آموز قابل مشاهده می کند .

چرا معیارهای موفقیت مثر است؟
معیارهای موفقیت نشان داده است که انگیزه درونی دانش آموزان را افزایش می دهد. این برنامه اهداف روشن ، مشخص و قابل دستیابی را در اختیار دانش آموزان قرار می دهد که می تواند انگیزه ایجاد کند. حتی در برخی از بی میلی ترین زبان آموزان . هرچه صراحتاً و دقیقتر بتوانند هدف را ببینند ، احتمالاً انگیزه بیشتری برای رسیدن به آن هدف خواهند داشت. نویسندگان کتاب راهنمای وضوح معلم توضیح می دهند که “انگیزه داخلی برای موفقیت یکی از مهمترین چیزهایی است که دانش آموزان شما می توانند بیاموزند” .

نمونه هایی از معیارهای موفقیت چیست؟
معیارهای موفقیت نه “تلاش خود را بکنید” یا “سعی کنید” و آنها وظایفی نیستند که باید به اتمام برسند ، مانند “به پایان رساندن پروژه هنری” یا “پایان دادن به کار نوشتاری”.

معیارهای موفقیت شامل عبارت “من می توانم” است که بر سطوح موفقیت آینده تمرکز می کند.

سابق. من می توانم از دستور زبان صحیح استفاده کنم تا خواننده بتواند نوشته های من را بخواند.
معیارهای موفقیت می تواند بیانگر آموخته ها باشد.

سابق. پاسخ من ایده اصلی را توضیح می دهد و شواهدی از متن دارد که ایده اصلی را پشتیبانی می کند.
هر قصد یادگیری می تواند معیارهای موفقیت متعددی داشته باشد.

سابق. قصد یادگیری: من در حال یادگیری نحوه مقایسه کسرها هستم.

معیارهای موفقیت:

می توانم شمارنده و مخرج را شناسایی کنم.
من می توانم مدلی برای نشان دادن کسرها بکشم.
من می توانم از نمادهای نابرابری برای مقایسه کسرها استفاده کنم.

معیارهای موفقیت همچنین می تواند شامل آداب و رسوم یا آلبوم های مشترک معلم/دانش آموز باشد. برنامه ها باید با زبان توصیفی و قوی نوشته شوند تا دانش آموزان بتوانند بر یادگیری خود نظارت داشته باشند.

روشهای مختلفی برای ایجاد و پیاده سازی معیارهای موفقیت وجود دارد. چگونه می توانید از آنها در کلاس درس خود استفاده کنید؟

سه راه برای ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموزان

وقتی به افزایش اعتماد به نفس فکر می کنیم ، ممکن است به این فکر کنیم که دانش آموزان را برای صحبت در مقابل کلاس آماده کنیم. اما اعتماد به نفس بسیار بیشتر است – این توانایی این است که به اندازه کافی شجاع باشید تا ایده های خود را به اشتراک بگذارید و حقیقت خود را بیان کنید. برای اینکه به دانش آموزان در انجام این کار احساس راحتی کنیم ، باید فرهنگ های کلاسی را ایجاد کنیم که در آن به همه دانش آموزان احترام گذاشته شود. استفاده از این استراتژی ها را برای کمک به دانش آموزان در ایجاد حس قوی از خود و اعتماد به نفس در صحبت کردن در نظر بگیرید:

داستان ها را به اشتراک بگذارید
با دعوت از آنها برای به اشتراک گذاشتن داستانهای خود به آنها نشان دهید که اهمیت دارند. صحبت درباره خود و دریافت واکنش مثبت به ایجاد اعتماد به نفس کمک می کند. ما می توانیم به دانش آموزان کمک کنیم تا به بهترین نسخه های خود تبدیل شوند و به آنها نشان دهیم که داستانهای آنها مهم هستند. فرصت های زیادی برای اشتراک گذاری ایجاد کنید تا دانش آموزان این مهارت را تمرین کنند.

به الهام نیاز دارید؟ با ایجاد پرچم های خانوادگی ، دانش آموزان کلاس اول را در زمینه پیشینه خود به اشتراک بگذارید. این یک راه عالی برای کمک به دانش آموزان برای توسعه هویت و تجلیل از فردیت است. دانش آموزان بزرگتر ممکن است بتوانند حتی بیشتر از داستانهای شخصی خود را به اشتراک بگذارند. در این ویدئو ، سارا براون وسلینگ از شاگردانش در ابتدای سال با یکدیگر مصاحبه می کند. دعوت از داستان های همگان در کلاس درس ، لحن سال را تعیین می کند.

در روشهای مختلف شرکت کنید
درست مانند هر چیزی که مربوط به یادگیری است ، همه به یک چیز نیاز ندارند. همانطور که گفتم ، اعتماد به نفس فقط در مورد نحوه ارائه دانش آموزان به گروه نیست. ایجاد فرصت برای مشارکت دانش آموزان به روش های مختلف. به عنوان مثال ، دانش آموزان می توانند با شرکا ، گروه های کوچک و در حضور کل کلاس صحبت کنند. هر فرصتی به دانش آموزان این شانس را می دهد که به روش های مختلف اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.

ممکن است به نظر برسد که ارائه های گروهی هدف نهایی است ، اما برخی از دانش آموزان ممکن است احساس اعتماد به نفس بیشتری در مقابل کلاس داشته باشند. هنگامی که دانش آموزان اطمینان کمتری نسبت به بازخورد و همکاری مشترک دارند ، صحبت کردن تک به تک با همسالان می تواند چالش برانگیزتر باشد. هنگام ایجاد فرصت های مختلف مشارکت ، نیازهای فردی دانش آموزان خود را در نظر بگیرید.

تعیین اهداف
اعتماد به نفس می تواند موضوع پیچیده ای باشد که باید درباره آن صحبت کرد. اما نیازی نیست که باشد! با باز کردن بسته بندی دقیقاً معنی اعتماد را شروع کنید. از دانش آموزان بخواهید در مواقعی که احساس اعتماد به نفس کرده اند فکر کنند و زمانهایی را که احساس اعتماد به نفس کمتری کرده اند. این می تواند برای شما مفید باشد که خودتان یک هدف شخصی مربوط به اعتماد به نفس را به اشتراک بگذارید.

در این ویدیو ببینید که چگونه یک کلاس اهداف مهارت های اجتماعی را تعیین می کند. دانش آموزان می توانند اهداف فردی خود را در رابطه با اعتماد بنویسند ، سپس آنها را به طور خصوصی با شما به اشتراک بگذارند. در طول سال ، فرصت هایی را برای بررسی این اهداف ایجاد کنید. دانش آموزان هنگام نوشتن درباره اعتماد به نفس ممکن است احساس آسیب پذیری کنند ، بنابراین در نظر بگیرید که چگونه می توانید میل به حفظ حریم خصوصی را با توانایی خود در کمک کردن متعادل کنید.

صرف نظر از رویکرد شما ، به این فکر کنید که دوست دارید دانش آموزان شما در پایان سال چگونه باشند. آیا می خواهید آنها بتوانند تفکر ریاضی خود را با اطمینان توضیح دهند؟ امیدوارم با ریسک پذیری راحت آنها را ببینیم؟ اهداف اعتماد به نفس خود را برای دانش آموزان خود مشخص کنید ، سپس از آنجا عقب نشینی کنید.

تبدیل اشتباهات دانش آموزان به لحظات قابل آموزش

درس امروز: تبدیل “اشتباهات” دانش آموزان به “لحظات قابل آموزش”.

ما می دانیم که اشتباهات یک ابزار یادگیری فوق العاده ارزشمند هستند. فقط از توماس ادیسون بپرسید: “من شکست نخورده ام. من فقط 10000 راه پیدا کرده ام که کار نمی کنند. ” و بر هیچ کس پوشیده نیست که اشتباهات در بسیاری از اختراعات متغیر جهان ، از پنی سیلین گرفته تا اجاق مایکروویو ، نقش داشته است.

اما در کلاس درس ، غلبه بر ننگ داخلی مرتبط با اشتباهات یا “اشتباه” بودن می تواند چالش برانگیز باشد. انجام این کار مستلزم پرورش فضایی امن و دلسوز است که در آن از اشتباهات به عنوان یک بخش عادی ، طبیعی – و در نهایت بسیار مهم – فرایند یادگیری استقبال می شود.

برای معلمان ، این بدان معناست که به اشتباهات با درک ، تشویق و مثبت گری واکنش نشان دهید تا ناامیدی. و البته ، اطمینان از اینکه دانش آموزان بدانند که خندیدن یا مسخره کردن یک پاسخ نادرست هرگز قابل قبول نیست.

سرنا پاریسر ، معلم آموزشی ، می نویسد: “وقتی تعجب کنید که تعامل و تعامل دانش آموزان بالا می رود ، وقتی متوجه شوند که هیچکس نمی تواند با آنها بخندد یا عصبانی شود ، از جمله معلم.” وبلاگ نویس و نویسنده کتاب “صحبت واقعی در مورد مدیریت کلاس درس: 50 بهترین شیوه ای که به دانش آموزان شما ایمان دارد و کار می کند.”

پریسر یادآور می شود که در اوایل کار تدریس خود ، “دانش آموزان من هر سال با این تصور که آرام تر از صحبت کردن و اشتباه کردن بهتر است به من مراجعه می کردند.” او برای کمک به آنها در “غلبه بر ترس از اشتباه در هنگام به اشتراک گذاشتن یا ارائه” ، به آنها اطمینان داد که “من می خواستم صدای آنها را بشنوم و باید آنچه را که آنها آموخته اند بشنوم تا بتوانم در صورت لزوم آنها را کنترل کنم.”

چندین استراتژی او برای جلوگیری از “تعطیلی” در دانش آموزان عبارتند از:

دعوت از همکلاسی ها برای “کمک” وقتی دانش آموز در جستجوی پاسخ درست است (به عنوان مثال: “شما در مسیر درست هستید ، چه کسی می تواند به او کمک کند؟”).

به آنها یادآوری کنید که طرف مقابل پاسخ اشتباه این است که آنها “فقط یک قدم به پاسخ درست نزدیکتر هستند”.

واکنش نشان دادن به جای ناامیدی. (پاسخ های اشتباه برای معلمان عبارتند از: “ما دیروز بیست دقیقه روی این موضوع وقت گذاشتیم. آیا توجه نکرده اید؟” بهتر است چیزی شبیه این بگویید: “همه شما خیلی باهوش هستید. من می دانم که کسی می تواند این را بفهمد.”)

پاریسر ، که اکنون به عنوان دستیار مدیر تجربه میدانی در دانشگاه سن دیه گو کار می کند ، می گوید: “این نوع کلاس درس منجر به کلاس درس پر از دست های بلند می شود زیرا دانشجویان مشتاق تلاش هستند.”

استراتژی های اضافی برای تشویق دانش آموزان به یادگیری از اشتباهات شامل تأکید بر ویژگی های مثبت مانند:

تغییر دیدگاه آنها (“بیایید به این موضوع به گونه دیگری نگاه کنیم.”)

پایداری (“به تلاش خود ادامه دهید ، می توانید این کار را انجام دهید.”)

تاب آوری (“این سخت است ، اما شرط می بندم که می توانید آن را بفهمید.”)

دلسوزی به خود (“مشکلی نیست کمی گیج شوید. ما همیشه جواب را فوراً نمی دانیم.”)

مرلین پرایس میچل ، روانشناس ، نویسنده و مشاور توسعه جوانان یادآور می شود ، چه در داخل کلاس درس و چه در خارج از جهان ، “درس گرفتن از اشتباهات و خطاها بخش مهمی از رشد کودک و نوجوان است. اکثر بزرگسالان این مفهوم را درک می کنند. با این حال ، ما نتوانستیم به فرزندان خود بیاموزیم که اشتباه کردن در جنبه های مثبت وجود دارد. “

در مقاله ای با عنوان “یادگیری از اشتباهات: کمک به بچه ها برای دیدن اشتباه در اشتباه” ، لیست نکات او شامل موارد زیر است:

تصدیق کنید که انتظار ندارید آنها کامل باشند.

کودکان را از اشتباهاتشان نجات ندهید ؛ در عوض ، روی راه حل تمرکز کنید.

کودکان را به خاطر توانایی آنها در پذیرفتن اشتباهاتشان تحسین کنید.

به بچه ها کمک کنید تا به جنبه های خوب اشتباه فکر کنند.

اشتباهات بخش مهمی از فرایند آموزشی در هر کلاس درس هستند ، زیرا می توانند در نشان دادن مواردی که ممکن است به تمرکز بیشتری نیاز باشد ، آموزنده باشند. اما به درک “علم پشت اشتباهات” نیز کمک می کند.

طبق مقاله ای که Edutopia.org با عنوان “آموزش دانش آموزان برای پذیرفتن اشتباهات” به دانش آموزان اعلام می کند که باید از بازخوردی که دریافت می کنند استفاده کنند ، فقط توصیه خوبی نیست – این یک علم ثابت است.

“پس چرا دانش آموزان اشتباهات خود را به عنوان یک دارایی ارزشمند نمی دانند؟ خوب ، دانش آموزان به اشتباهات خود منطقی فکر نمی کنند – آنها به لحاظ احساسی به آنها فکر می کنند. ” این مقاله نشان می دهد که معمول است که دانش آموزان اشتباهاتی را تجربه کنند که باعث می شود آنها کمتر باهوش باشند ، اما معلمان می توانند به طور آگاهانه این دیدگاه را در دانش آموزان خود تغییر دهند.

“تغییر دیدگاه دانش آموزان در مورد اشتباهات بزرگترین هدیه ای است که می توانید به عنوان یک معلم به خود بدهید. تصور کنید که یک کلاس درس از دانش آموزان مشغول به تحصیل و پیشرفت مداوم داشته باشید – این رویای هر معلم است. “

تدریس یک حرفه گوش دادن است

ما گوش می دهیم تا آنچه را که دانش آموزان ما درک می کنند بشنویم. ما به درک نوظهور دانش آموزانمان گوش می دهیم. ما گوش می دهیم تا بفهمیم وضعیت دانش آموزان چگونه است. ما گوش می دهیم تا تصمیم بگیریم که بحث بعدی کجا باشد. ما درسی را طراحی می کنیم تا فرصت هایی را برای شنیدن تفکر دانش آموزانمان و برای شنیدن تفکرات یکدیگر ایجاد کنیم. ما سوالاتی را مطرح می کنیم تا ایده های دانش آموزان را آشکار کرده و آنچه را که می شنویم تقویت کنیم. ما گوش می دهیم تا به دانش آموزان اطلاع دهیم که شنیده می شوند.

تدریس یک حرفه شنیداری است

آموزش در پاسخ به آنچه می شنویم پیچیده است. وقتی متعهد می شویم که ایده های دانش آموزان را در مرکز آموزش خود داشته باشیم ، متعهد می شویم که به ایده های دانش آموزان خود گوش دهیم. ما متعهد می شویم که به شیوه ای مسئولانه پاسخ دهیم که از پیشرفت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان حمایت می کند. معلمان در تمام طول روز ، در هر درس و در بین لحظات نیز گوش می دهند. و با این حال ، ما به ندرت (اگر تا به حال) به صراحت به نحوه گوش دادن توجه می کنیم. به چه چیزی گوش می دهیم و برای چیست؟ به چه کسی گوش می دهیم؟ طیف وسیعی از راه های گوش دادن ما چگونه است و چگونه می توانیم هدفمند نحوه گوش دادن را در هر لحظه مشخص کنیم؟

یکی از راه هایی که می توانیم به نحوه گوش دادن توجه کنیم ، توجه به نحوه تمایل به واکنش است. از آنجا که گوش دادن در مغز ما اتفاق می افتد ، ما می توانیم از پاسخ های خود به عنوان شاخص نحوه گوش دادن استفاده کنیم. کار برنت دیویس به ما کمک کرده است تا در مورد روشهای مختلف گوش دادن معلمان فکر کنیم. به عنوان مثال ، در طول یک بحث ریاضی ، اگر به دانش آموزی با گفتن “درست است ، پاسخ 7 است” پاسخ دهیم ، احتمالاً به طور ارزیابی کننده گوش می دهیم. ما به دنبال پاسخ درست بودیم. این نوع گوش دادن می تواند تفکر خلاق و انتقادی دانش آموزان را محدود کند. اگر ما با گفتن اینکه “چگونه 7 گرفتید؟” پاسخ دهیم ، ممکن است ما به طور تفسیری به آن گوش می دادیم. ما در حال گوش دادن به درک استراتژی یک دانش آموز بودیم. اگر ما با این سال پاسخ دهیم “من تعجب می کنم که آیا این راه حل همیشه جواب می دهد؟” ، ما می توانستیم به طور مولد به منظور ایجاد ریاضیات جدید و سوق دادن بچه ها به ایده های مشترک ، با هم گوش می دادیم. گاهی اوقات ممکن است همزمان با پاسخ دادن به آنچه در مورد کارها و گفتارهای کودکان متوجه می شویم ، به روش های مختلفی گوش دهیم.

نحوه واکنش ما به آنچه می شنویم اهمیت دارد. برای دانش آموزان مهم است که بدانند ایده های آنها قابل درک و ارزش دارد. این مهم است زیرا معلمان فرهنگ گوش دادن را در کلاس های درس خود ایجاد می کنند. این مهم است زیرا دانش آموزان همانطور که شنیده می شوند گوش می دهند.

واکنش به دانش آموزان به گونه ای که گوش دادن به خود و گوش دادن به دانش آموزان را تقویت کند ، چگونه به نظر می رسد؟

از طریق یادگیری ما در کنار معلمان و دانش آموزان ، ما سوالات و پاسخ هایی را که باعث تقویت گوش دادن می شوند ، شناسایی کرده ایم. اینها عباراتی است که معلمان می توانند بگویند و دانش آموزان می توانند به یکدیگر بگویند. چند مثال شامل:

• من می شنوم که می گویید __. آیا من شما را درک می کنم؟

• بیایید به __ گوش دهیم تا ایده او را برای ما بگوید.

• شما بر اساس ایده __ کار می کنید.

• بیایید به پاسخ _ فکر کنیم. چه سوالاتی از او داریم؟

• من کنجکاو هستم ، آیا می توانید به من بگویید که چگونه در این مورد فکر می کنید؟

• بیشتر بگو. شما واقعا مرا به چالش می کشید که در مورد این موضوع به شیوه ای مهم جدید فکر کنم.

• وای ، شما چیزی را می بینید که من ندیدم. این بینش مهم است ، بیایید با هم در مورد معنی آن صحبت کنیم.

• نکته عالی ، من واقعاً از شما یاد می گیرم … من به یک لحظه نیاز دارم تا درباره آنچه شما به من می گویید فکر کنم.

• من درباره ایده هایی که در این گفتگو ظاهر می شود کنجکاو هستم. اجازه دهید قبل از حرکت به صورت گروهی بیشتر در مورد آنها بحث کنیم.

ما تعجب می کنیم ، چه سوالاتی برای حمایت از گوش دادن می پرسید؟ چگونه به آنچه می شنوید به شیوه هایی که یادگیری و گوش دادن را پرورش می دهد پاسخ می دهید؟ شما چه چیزی مایلید به این لیست اضافه کنید؟

چگونه می توان از ویدئوهای بحث در کلاس برای جلب توجه و بهبود گوش دادن استفاده کرد؟

ویدئوهای بحث کلاس درس مکانی قدرتمند برای توجه و کار بر روی گوش دادن است. یکی از ویدیوهای مورد علاقه ما ، استدلال در مورد تقسیم ، ما را وارد بحث ریاضی در کلاس چهارم کلاس لین لین سیمپسون می کند.

استدلال در مورد تقسیم

ما هرگز از مشاهده لین و شاگردانش خسته نمی شویم ، زیرا کودکان تفکر خود را توضیح می دهند و با ایده های یکدیگر درگیر می شوند. در این ویدئو ، دانش آموزان از موضع خود دفاع می کنند ، آنها موافق و مخالف هستند. لحظه مورد علاقه ما به پایان ویدیو نزدیک می شود ، زمانی که دانش آموزان ایده های خود را بر اساس آنچه از همکلاسی های خود می شنوند ، بازبینی می کنند. پیش از این ، ما این ویدئو را در جلسات یادگیری حرفه ای به اشتراک گذاشتیم تا بررسی کنیم که چگونه کودکان در مورد ایده های خود استدلال می کنند و متوجه حرکات آموزشی می شوند که چنین بحثی را پشتیبانی می کند. ما متوجه شدیم که این ویدئو همچنین فرصتی برای مطالعه گوش دادن است. وقتی این ویدیو را با لنز برای گوش دادن تماشا می کنیم ، متوجه انواع سوالاتی می شویم که لین می پرسد ، و انواع درخواست هایی که او استفاده می کند. به عنوان مثال ، ما می شنویم لین می گوید:

از کجا فهمیدی 100 هست؟
برگردید و در مورد آنچه فکر می کنید پاسخ می دهد صحبت کنید و چرا چنین فکر می کنید.
می توانید توضیح دهید چرا فکر می کنید 140 است؟
از پاسخ خود به ما دفاع کنید.
به چی فکر میکنی؟ شما موافقت می کنید
به چی فکر میکنی؟ شما مخالف هستید
بنابراین ، نظر شما چیست ، جیسون ، در مورد آنچه او گفت؟
وقتی پیش از گوش دادن گوش می دهیم ، متوجه می شویم که چگونه پاسخ های او فرصت هایی را برای شنیدن ایده ها از دانش آموزان باز می کند.

توصیه هایی برای تماشای فیلم و توجه به گوش دادن

ما از شما دعوت می کنیم تا به عنوان راهی برای توجه و بهبود گوش دادن ، فیلم ها را تماشا کنید. به عنوان مثال ، در این ویدئوی درو کراندال در مورد ضرب و تقسیم با دانش آموزان کلاس سوم چه می شنوید؟

دلیل در مورد ضرب و تقسیم

همانطور که این بحث را مشاهده می کنید و به دانش آموزان و معلم آنها گوش می دهید ، موارد زیر را در نظر بگیرید:

در مورد سوالاتی که فرصت شنیدن ایده های دانش آموزان را فراهم می کند ، به چه چیزی توجه می کنید؟

در مورد نحوه پاسخ معلم و دانش آموزان به ایده هایی که به اشتراک گذاشته می شود چه چیزی توجه می کنید؟ به نظر می رسد کدام پاسخ ها فرصت های معنی داری را برای شنیدن تفکر یکدیگر تسهیل می کند؟ کدام پاسخ ها به دانش آموزان کمک می کند احساس شنیده شدن داشته باشند؟

در مورد ماهیت کار و اینکه چگونه فرصت هایی را برای معلم و دانش آموزان ایجاد می کند تا به ایده های دیگران گوش دهند ، توجه می کنید؟

چگونه شنیدن و شنیده شدن به شکل گیری فرهنگ استدلال و تعلق در این کلاس کمک می کند؟

آنچه متوجه می شوید چه ارتباطی با آموزش خود شما دارد؟
گوش دادن آموزشی

با ادامه یادگیری در کنار معلمان و دانش آموزان در مورد نحوه گوش دادن به یکدیگر ، ما ایده گوش دادن آموزشی را مطرح می کنیم. گوش دادن آموزشی ، گوش دادن قوی از معلمان است که فضایی را پرورش می دهد که در آن دانش آموزان می توانند درگیر مبارزه سازنده شده و در مورد ایده های خود و یکدیگر به طور انتقادی فکر کنند. هنگامی که معلمان از لحاظ آموزشی گوش می دهند ، به یادگیری عاطفی تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان توجه می کنند. گوش دادن آموزشی یک رویکرد و گرایش حرفه ای است که هدف آن ایجاد یک کلاس درس مشارکتی است که در آن:

دیدگاه ها ، دانش و راه های شناخت دانش آموزان از خانواده ، خانه و اجتماع برای دانش آموزان ارزشمند است.

ریسک فکری ، عدم قطعیت و انجام اشتباهات پشتیبانی می شود.

به اشتراک گذاشتن ایده های متنوع و یادگیری از دیگران تشویق می شود.

همه زبان آموزان فرصت دارند تا تجربیات و تفکر خود را در شکل گیری یادگیری جمعی شکل دهند.

همه فراگیران به چالش کشیده و پشتیبانی می شوند.

تعاملات باعث می شود تا فرصت های یادگیری را به شیوه ای عادلانه و انسانی که از رشد تحصیلی و اجتماعی کودکان حمایت می کند ، انسانی نکند.
گوش دادن آموزشی در مورد ایجاد تعاملات معنی دار با زبان آموزان در طول زمان است – نمی توان آن را به طور کامل در لحظه های جداگانه اندازه گیری کرد. می توانید در مقاله اخیر ما ، با عنوان تحقق حقوق یادگیرنده: نقش گوش دادن آموزشی ، بیشتر در مورد گوش دادن آموزشی بخوانید.

به عنوان یک جامعه ، ما در طراحی و تسهیل مباحث کلاس درس بسیار خوب عمل کرده ایم. کلاس های درس با ایده های کودکان زنده هستند! اکنون که صحبت می کنیم ، مطمئن شویم که در حال گوش دادن هستیم – برای یادگیری گوش می دهیم. به خاطر همین کار پیچیده ای است که معلمان انجام می دهند ، ما معتقدیم که تدریس یک حرفه گوش دادن است.

مدلهای یادگیری جایگزین خلاقیت کودکان را حفظ می کند

برای اکثر مردم ، کلمه خلاقیت دارای یک حلقه “هنری” است. اما حقیقت این است که خلاقیت حوزه انحصاری هنرمندان یا مبتکران بزرگ نیست. در حقیقت ، هر فردی این ظرفیت را دارد که تصور ، ایجاد و پیشنهاداتی را برای حل مشکلات ارائه دهد. ترفند این است که این توانایی ذاتی با آموزش هایی که دریافت می کنند ، تیز شده یا از بین می رود.

در سخنرانی TED “آیا مدارس خلاقیت را می کشند؟” سر کن رابینسون ، کارشناس آموزش توضیح می دهد که چگونه مدرسه نمونه کارخانه ای سنتی که ما با آن آشنا هستیم خلاقیت را از بین می برد. اگرچه جسورانه است ، اما ایده او زمانی منطقی به نظر می رسد که در نظر بگیرید ریشه های سیستم آموزش همگانی ما از پروس قرن نوزدهم سرچشمه می گیرد ، جایی که دانش آموزان به دلیل عملکرد و اطاعت به جای خلاقیت پاداش می گرفتند.

در واقع تحقیقات نشان داده است که خلاقیت در کودکان ، که در مدارس دولتی آموزش دیده اند ، با افزایش سن کاهش می یابد. بنابراین چگونه مدارس می توانند خلاقیت را پرورش دهند؟ برخی معتقدند که راه حل در پس دادن این مسئولیت به اولین معلمان کودکان است: والدین آنها.

در مدارس سنتی کودکان به ندرت بیرون می روند ، در حالی که بچه های تربیت شده در خانه ، دنیا را کلاس درس خود می کنند و به جای تکرار بی پایان ، از طریق آزمایش مستقیم یاد می گیرند. والدین مکتب خانه بجای اینکه فرزندان خود را با تکالیف زیاد مشغول کنند ، مرتباً از کتابخانه ها ، موزه ها ، باغ وحش ها یا پارک های ملی بازدید می کنند تا فرزندانشان بتوانند در مورد موضوعی از قبل آشنا شوند.

این تلاش اضافی نتیجه می دهد زیرا ، همانطور که تحقیقات نشان می دهد ، کودکان نوجوانی که در خانه تحصیل می کنند بیشتر از همسالان خود در معرض فعالیت های خلاقانه ، هنری و فکری هستند – ویژگی هایی که احتمالاً بعداً در زندگی با آنها همراه خواهند بود.

با این حال ، آموزش خانگی برای بسیاری از خانواده ها گزینه ای نیست ، به این معنی که ما باید تمرکز خود را بر روی بازگرداندن خلاقیت به کلاس بگذاریم. خوشبختانه شواهد زیادی وجود دارد که می توان آن را انجام داد.

آموزش مبتنی بر مهارت ، یادگیری مبتنی بر پروژه و سایر رویکردهای یادگیری شخصی در این تلاش پیشرو بوده و در بسیاری از نقاط با موفقیت بزرگی اجرا می شود.

برای مثال جالب است بدانید که کل سیستم آموزش ابتدایی فنلاند بر اساس خلاقیت بنا شده است.

فنلاندی ها معتقدند که سالهای اولیه زندگی از نظر رشد کودک بسیار مهم است. بنابراین تا سن 7 سالگی ، تحصیلات فنلاندی متمرکز بر بازی آنها با همکلاسی هایشان است. این سیستم یادگیری مبتنی بر بازی در سال های اولیه به دانش آموزان فنلاندی این امکان را داده است که در موضوعاتی مانند ریاضی و علوم رتبه بالایی کسب کنند و همچنین در مورد نوآوری های تکنولوژیکی از وزن خود بالاتر بروند.

در حالی که معلمان فنلاندی به دانش آموزان اجازه می دهند دروس را بپذیرند ، معلمان سنتی آنها را به صندلی های خود واگذار می کنند ، جایی که تمام سهم آنها در شنیدن ، نوشتن و حفظ آنچه معلم می گوید محدود می شود.

در سیستم محدود کننده تر ، ذهن دانش آموزان به جای اعمال خلاقیت ، در تلاش برای کنار آمدن با بی علاقگی سرگردان است.

بدتر از آن ، مدارس با تأکید بر نمرات و نه خلاقیت ، ترس از شکست را از سنین پایین به وجود می آورند. با افزایش سن ، ترس از انتخاب پاسخ “اشتباه” تشدید می شود و مطابقت ، خلاقیت را به صندلی عقب منتقل می کند. ناگهان دیگر نیازی به ارائه ایده های جدید نیست ؛ این درباره شکست SAT های ما ، از دست ندادن شغل ما و غیره است.

خلاقیت محرکی است که جهان ما را به حرکت در می آورد و به حل بزرگترین مشکلات آن کمک می کند. با این حال ، اگر ما به جای پرورش تفکر خلاق در مدارس مان آن را سرکوب کنیم ، آن موتور متزلزل می شود.

چه با تشویق بازیگوش در یادگیری ، بررسی درس های مبتنی بر تجربه ، اجرای مدل های آموزشی مبتنی بر مهارت ، و یا استفاده از روش های دیگر ، بازکردن دریچه های خلاقیت نه تنها مدرسه را به مکانی لذت بخش تر برای دانش آموزان تبدیل نمی کند-بلکه به شما امکان می دهد ایده ها ، راه حل ها ، هنرها ، ابزارها و سیاست های نوآورانه برای بهبود جهان ما.