5 فعالیت جذاب برای کلاسهای مجازی

انگیزه واقعی ناشی از داشتن فرصتهایی برای خودمختاری ، تسلط و هدف است. با انجام وظایف عادی و تبدیل آنها به مسابقات یا داستانهای جذاب ، ما علاقه و احساس عزم و اراده دانش آموزان خود را به طرز چشمگیری افزایش می دهیم.

برای اینکه دانش آموزان خود را درگیر مدل های یادگیری از راه دور و ترکیبی کنیم ، می توانیم از دانش آموزان دعوت کنیم تا در چالش های جذاب شرکت کنند تا انگیزه و هیجان آنها به شدت افزایش یابد.

پنج راه برای ایجاد چالش در کلاس مجازی:

شکارچیان مجازی شکارچیان

شکارهای نظافتچی می تواند ابزاری عالی برای ایجاد حس قوی اجتماع در کلاس های مجازی باشد. آنها به دانش آموزان فرصت می دهند تا بلند شوند و حرکت کنند ، در حالی که حس ماجراجویی را به فرایند یادگیری می دهند. اینها برای ایجاد مهارتهای دانشگاهی با تمرکز شکارهای جمع کننده در محتوای خاص ، مانند یافتن مکانهای مشخص روی نقشه یا وسایل ادبی در یک کتاب ، باورنکردنی است. اینها همچنین فعالیتهای عاطفی-اجتماعی فوق العاده ای هستند که فرصت هایی برای ایجاد روابط قوی با همسالان و احساس تعلق ایجاد می کنند.

اتاقهای فرار دیجیتال

برای ایجاد یک اتاق فرار دیجیتالی جذاب ، با تمرکز بر یک مهارت خاص که دوست دارید دانش آموزان شما به آن تسلط داشته باشند ، مانند اندازه گیری یا یافتن مکان بر روی نقشه ، تمرکز کنید. در مرحله بعد ، لیستی از وظایفی را تهیه کنید که به بچه ها اجازه می دهد تا از این مهارت استفاده کنند. سرانجام ، داستانی را ایجاد کنید که برای دانش آموزان یک چالش ایجاد کند ، مانند پیدا کردن گنج ، نجات فرد نیازمند یا شکست دشمن. با درج یک داستان در پشت کار ، دانش آموزان احساس هدف می کنند که انگیزه و انگیزه آنها را افزایش می دهد.

مسابقات کلاس

بچه ها رقابت خوب را دوست دارند! ما می توانیم از طریق ترکیب بازی های اکشن با استفاده از برنامه هایی مانند Quizlet ، Kahoot یا Quizizz ، از انگیزه آنها استفاده کنیم. از طریق این نوع مسابقات ، معلمان قادر به آموزش مفاهیم جدید یا ارزیابی دانش دانش آموزان به روشی هیجان انگیز هستند. از آنها بخواهید کوزه های برآوردی بسازند و مبلغی را در پست های یکدیگر حدس بزنند یا داستانی برای دانش آموزان ایجاد کنند تا درباره موقعیت داستان استنباط کنند.

چالش مهربانی

در هفته اول مدرسه ، یکی از همکارانم چالشی با عنوان “اقدامات تصادفی مهربانی” ارائه داد. دانش آموزان نقل قول ها و پیام های مثبت را از طریق یک فرم مجازی ارسال کردند ، که معلم آنها را در یادداشت های پس از آن کپی کرده و در راهروهای مدرسه نمایش داد. در این زمانهای فاصله فیزیکی و تعداد کمتر دانش آموزان در مدارس ما ، این فرصتی عالی برای دانش آموزان بود تا با همسالان خود ارتباط برقرار کنند و احساس کنند که می توانند در جامعه مدرسه خود تغییر ایجاد کنند.

چالش ساعت نبوغ

ساعت نابغه فرصتی خارق العاده برای دانش آموزان است تا با علاقه خود آشنا شوند و پروژه های معتبری را با محوریت موضوعی به انتخاب خود بسازند. این پروژه تحقیق و پژوهش را ترویج می کند و استقلال دانش آموزان را فراهم می کند. A.J Juliani ، طراح طرح Genius Hour ، شش مرحله را برای یک پروژه اشتیاق قوی ترسیم می کند:

(1) موضوع را انتخاب کنید

(2) ایده خود را مطرح کنید

(3) تحقیق کنید و بیاموزید

(4) همه را به اشتراک بگذارید

(5) ساخت و طراحی

(6) ارائه و تأمل

در نهایت ، هدف ما این است که دانش آموزان خود را در فرایند یادگیری مشارکت دهیم ، مجموعه مهارت های آنها را تقویت کرده و آنها را تشویق کنیم تا به بالاترین پتانسیل خود برسند. همانطور که ما سعی می کنیم توجه دانش آموزان خود را جلب کنیم و در یک مدل مجازی به دانش آموزان خود برسیم ، بیایید چالش هایی را در نظر بگیریم که به آنها اجازه می دهد احساس عمیق استقلال ، تسلط و هدف را در کاری که انجام می دهند احساس کنند!

5 ریسکی که معلمان جدید باید بپذیرد

آیا شما معلم جدیدی هستید که به دنبال راهنمایی هایی برای پیشرفت در کلاس درس هستید؟ سرپرستی به دنبال روش هایی برای حمایت از معلمان جدید شما است؟ یک مربی با تجربه که دوست دارد از معلمان جدیدتر در ساختمان شما حمایت کند؟ به گروهی از مربیان کهنه کار بپیوندید تا به توصیه های کاربردی بپردازند که هر معلم جدیدتر می تواند از آنها برای غلبه بر چالش های سالهای اول کلاس درس استفاده کند. شما این وبینار را با استراتژی های کاربردی ترک خواهید کرد تا به شما در زنده ماندن و پیشرفت در اولین سال های خود به عنوان مربی کمک کند.

به نظر می رسد این مفهوم متناقض است ، درست است؟ شما آموزش دیده اید که سر خود را پایین نگه دارید ، کار خود را انجام دهید و سعی کنید مورد توجه قرار نگیرید. شما یک معلم جدید هستید ؛ مدت تصدی دو تا چهار سال است ، و شما فقط سعی می کنید زنده بمانید. اما این چند سال اول نه تنها در ایجاد هویت معلم شما مهم است ، بلکه شاید مهمتر از همه ، در ایجاد شادی خود در این زمینه است.

حفظ معلم یک مسئله بزرگ در آموزش و پرورش امروز است ، و من استدلال می کنم که یکی از دلایل (به دلیل دلایل دیگر) که معلمان جدیدتر ترجیح می دهند این رشته را ترک کنند به خاطر همین مفهوم است: انزوای خودخواسته تا زمان تصدی.

یک میلیون کتاب وجود دارد که استراتژی های ملموسی را برای معلمان جدید ارائه می دهد ، پیشنهاداتی در مورد اهمیت مدیریت کلاس یا ارتباط با بچه ها و موارد دیگر ارائه می دهد ، و همه اینها عالی است. اما من می خواهم به شما ، معلم جدید ، تغییر پارادایم را ارائه دهم: منتظر ریسک نشوید. اکنون زمان آن فرا رسیده است که شما باشید و در اینجا پنج حوزه در آموزش وجود دارد که شما باید از دیروز ریسک کنید.

1.با دانش آموزان خود ریسک کنید
ریسک پذیری با دانش آموزان شما طیف گسترده ای از امکانات را شامل می شود. من دوست دارم در سه گروه مختلف با دانش آموزان ریسک کنم:

خطرات آموزشی
خطرات احتمالی
خطرات شخصی
مناطق به طور کلی بیشتر از خطرات آموزشی حمایت می کنند. همانطور که ولسوالی ها برای برنامه ریزی یادگیری حرفه ای برای معلمان-به ویژه معلمان جدید-کار می کنند ، در بدترین حالت ، انگیزه ای ذاتی برای آموزش های جدید و در بهترین حالت ، به اشتراک گذاری عمدی روش های پیشرفته آموزش وجود دارد.

خطرات احتمالی شامل پتانسیل شما به عنوان یک معلم جدید نمی شود ، بلکه شامل دانش آموزان شما می شود. همانطور که در مورد برنامه ریزی دروس فکر می کنید ، کمتر نگران کارهایی باشید که فکر می کنید بچه ها قادر به انجام آن نیستند و بیشتر بر آنچه بچه ها با حمایت مناسب می توانند انجام دهند تمرکز کنید. به عبارت دیگر ، پتانسیل بچه ها را به خطر بیندازید. شاگردانم هرگز من را ناامید نکرده اند!

در نهایت ، با به اشتراک گذاشتن بیشتر خود ، ریسک های شخصی را انجام دهید. از صحبت درباره خود به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی یا کالج نترسید. به دانش آموزان خود بگویید یا به آنها نشان دهید که به عنوان یک پدر ، یک مربی یا یک پسر چه کسی هستید. بچه ها می خواهند ما را به عنوان مردم بشناسند.

2.با خانواده خود ریسک کنید
ارتباط با خانواده ها احتمالاً زمینه ای است که من بیشترین رشد را در آن داشته ام ، و همان جایی است که ای کاش به عنوان یک معلم جدید بیشتر در مورد آن می شناختم. در این منطقه یک معمای وحشتناک دلهره آور وجود دارد: هیچکس دوست ندارد با اخبار بد به خانه تلفن کند و هیچکس وقت ندارد با خبرهای خوب به خانه تلفن کند. در نتیجه ، وقتی من یک معلم جدید بودم ، صادقانه تمایل داشتم که از تماس با خانه خودداری کنم. به خودم گفتم:

“اگر به دلیل مشکلی باشد ، من خودم آن را حل می کنم … یا شاید یک ایمیل ارسال کنم. و اگر خبر خوبی است ، خوب ، من به دانش آموز گفتم چقدر افتخار می کنم. مطمئنم که او به خانواده می گوید. “

با گذشت زمان و با تجربه بیشتر برای کمک به اعتماد به نفس در حال رشد ، به سرعت متوجه شدم که چه فرصت های فوق العاده ای را از دست داده ام. این فرصت برای ارتباط با خانواده های ما با بیش از یک ایمیل این شانس است که مدرسه را مشارکت کنیم ، نه نهاد. بنابراین ، با بروز شرایط خوب و بد ، چند دقیقه اضافی را بیابید ، با اعصاب خود مبارزه کنید ، تلفن بردارید و مشارکت های جدیدی ایجاد کنید.

3.با همکاران خود ریسک کنید
در برخی موارد ، همه ما این توصیه را شنیده ایم که معلمان جدید نباید در PLC ها ، جلسات گروه ها یا جلسات هیات علمی صحبت کنند زیرا “هنوز چیزی نمی دانند. آنها جدید هستند ” این ، شاید بیش از هر توصیه دیگری در آموزش و پرورش ، به طرزی وصف ناپذیر مرا آزار می دهد. اولین کاری که من هنگام استخدام معلمان جدید انجام می دهم این است که با آنها ملاقات کنم تا این فکر را از بین ببرم. من به آنها می گویم،

“شما به دلایلی استخدام شده اید. زیرا شما یک ستاره راک هستید وقتی در PLC ها و جلسات دپارتمان هستید ، صدای شما نیز به اندازه صدای دیگران اهمیت دارد. برو خودت باش! »

4.با مدیریت خود ریسک کنید
من یک سورپرایز برای شما دارم: مدیران نیز مردم هستند (خدایا … راز آنها را خراب نکن). البته شما این را قبلاً می دانستید ، اما مهم است که این واقعیت را به خاطر بسپارید. من این درس را از یکی از معلمان جدیدی که استخدام کردم آموختم. او به طور معمول فقط به من سلام می کرد یا می پرسید تعطیلات آخر هفته ام چگونه است یا می خواهد ببیند آیا بعد از مدرسه برنامه تفریحی دارم یا نه. در ابتدا ، من را کمی متاثر کرد زیرا در کل ، معلمان وقت این گونه صحبت های کوچک را ندارند – مخصوصاً با مدیران ، اما با گذشت سال ، این یادآوری بسیار خوبی بود که اهمیت این ارتباط اجتماعی را مهم می داند. صحبت است در واقع ، او به من انگیزه داد تا مطمئن شوم که این کار را بیشتر هنگام عبور از دفاتر دستیار و مدیر انجام می دهم. نتیجه عالی بوده است. ساده است: هرچه بیشتر همکاران ، معلمان و مدیریت خود را به عنوان مردم بشناسیم ، بیشتر می توانیم با آنها برای ایجاد یک مکان احترام همکاری کنیم.

5. با خود ریسک کنید
پذیرفتن ریسک های فردی تنها راه دیگری برای گفتن این است که مراقب خود باشید. معلمی چیزی فراتر از یک شغل است – من این را می فهمم. با این حال ، اگر با خود خوب نباشید ، برای کسی خوب نیستید.

آیا واقعاً می خواهید بیدار بمانید تا پایان بازی دوشنبه شب فوتبال را تماشا کنید؟ انجام دهید.
آیا می خواهید ساعت 6:30 بعد از ظهر سه شنبه بخوابید زیرا بازی فوتبال دوشنبه شب را بیدار بودید؟ انجام دهید.
از یک روز طولانی خسته شده اید ، اما آیا می خواهید پس از کنفرانس های والدین و معلمان به مشروب های خود بپیوندید؟ انجام دهید.
آیا از تلاش برای ساختن درس عالی برای فردا خسته شده اید زیرا ساعت 11:30 شب است؟ برو بخواب. آن درس عالی خواهد بود
من فکر میکنم شما میخواهید درجه بگیرید. اجازه ندهید آموزش شما را از بودن و لذت بردن از زندگی باز دارد.

آموزش آسان نیست ، و احتمالاً این پنج نوع خطر احتمالاً کار را آسان نمی کند. با این حال ، پذیرفتن این خطرات به شما کمک می کند تا دانش آموزان ، خانواده ها ، همکاران ، مدیران و “راک استار شما” را بهتر بشناسید. و اگر بتوانید چند سال اول را با انجام همه این کارها ترک کنید ، چند سال آینده شما بسیار پرشورتر ، مولدتر و مثبت تر خواهد بود!

دانش آموزان و خود را بشناسید

Dinham on knowing your students

من قبلاً معتقد بودم که من مهمترین عنصر در کلاس درس هستم. به عنوان یک معلم جدید جاه طلب و ساده لوح ، تصور می کردم که دانش آموزان آماده آموختن از من در هر درس هستند. لیوان های یادگیری دانش آموزان خالی بود و تشنه بودند – یا من فکر می کردم!

چه چیزی می تواند مهمتر از ارائه محتوا در آموزش باشد؟ به تدریج متوجه شدم که هر چقدر هم که درسهایم از آمادگی خوبی برخوردار باشد ، اگر وضعیت اجتماعی- عاطفی آنها در مکان مناسب نباشد ، دانش آموزان من مفاهیم جدیدی را یاد نمی گیرند.

آخرین باری که به سختی توانستید تدریس خود را انجام دهید فقط متوجه شدید که دانش آموز از قلدر کلاس ترسیده است یا بعد از خواب تنها چند ساعت شب قبل از کلاس خسته شده است؟ آخرین باری که به نظر شما تدریس لذت بخش تر و پربارتر بود وقتی دانش آموزان آرام و هیجان زده بودند از آنچه شما به آنها آموزش می دادید؟

هیچ چیز برایم مهمتر از این نیست که درک کنم دانش آموزان از نظر احساسی کجا هستند. آیا آنها احساس عصبانیت ، ناراحتی ، ترس ، ناراحتی ، ناراحتی ، خستگی ، تنهایی ، رضایت ، آرامش ، شادی ، هیجان یا ترکیبی دارند؟ شکل 1 زیر یازده حالت اجتماعی-عاطفی را در چهار دسته نشان می دهد. از بین چهار دسته رنگ اصلی ، قرمز و آبی برای یادگیری مناسب نیستند در حالی که دانش آموزان در حالت سبز یا زرد بسیار پذیرا هستند.

آخرین باری که به سختی توانستید تدریس خود را انجام دهید به خاطر این بود که بعد از دعوا با همسرتان در صبح ، بدخلق بودید؟ درک وضعیت عاطفی-اجتماعی خود به همان اندازه مهمتر از تشخیص وضعیت دانش آموزان است. در شکل 2 زیر ، وضعیت ایده آل اجتماعی-عاطفی معلم (راست) به منظور مطابقت با حالات روانی کمتر از ایده آل دانش آموز (چپ) بسیار مهم است. آموزش موثر می تواند برای یک معلم در حالت روانی قرمز و آبی بسیار مشکل باشد. من همیشه سعی می کنم تمرکز خود را بر حفظ وضعیت زرد یا سبز در کلاس درس بگذارم تا بتوانم بهتر از دانش آموزانم حمایت کنم. در دنیای واقعی آموزش ، معلم باید قبل از انجام چنین کاری با دانش آموزان ، وضعیت عاطفی-اجتماعی خود را بشناسد و کنترل کند.

سان تزو ، استراتژیست نظامی مشهور جهان ، یکبار گفت: “اگر دشمن را می شناسید و خود را می شناسید ، نیازی نیست از نتیجه صد جنگ بترسید. اگر خود را می شناسید اما دشمن را نمی شناسید ، برای هر پیروزی به دست آمده ، یک شکست را نیز متحمل خواهید شد. “من برای کلاس درس این جمله را دوباره بیان می کنم:” اگر معلم دانش آموز را بشناسد و خود را بشناسد ، آنها نیازی به ترس از نتیجه همه کارها ندارند. یادگیری و تدریس در کلاس درس. اگر خودتان را بشناسید اما دانش آموزان خود را نشناسید ، هر درس موفقی که به شما آموزش می دهید نیز با شکست روبرو می شود. “

یکی از داستانهای موفقیت مورد علاقه من در مورد تأثیر نظارت بر حالات عاطفی اجتماعی در زمان آموزش آنلاین در سال تحصیلی 20/21 اتفاق افتاد. دانشجویی این را در پایان ارزیابی هیات علمی ترم نوشت: «دکتر. وونگ اطمینان حاصل کرد که یک فضای محترمانه و مثبت برای همه ایجاد کرده است تا بتوانند صحبت کنند و برای به اشتراک گذاشتن ایده ها و افکار خود احساس راحتی کنند. او از همه درخواست کرد تا نظرسنجی ناشناس خود را برای توصیف احساسات خود برای صبح ارسال کنند و هر روز در مورد آن بحث می کردند. “

قبلا فکر می کردم آموزش محتوا مهمترین بخش کار من است. در حال حاضر ، من می دانم که تا زمانی که دانش آموزانم را نشناسم و آنها را درک نکنم ، این اتفاق نمی افتد. چگونه بر وضعیت های عاطفی اجتماعی در کلاس خود نظارت می کنید؟

تدوین استراتژی های مفید برای یادگیری

1. توضیح خودی
توضیح شخصی مستلزم این است که شخص مفهومی را با کلمات خود بیان کند یا بنویسد. این یک استراتژی یادگیری فعال است که می توانید هنگام یادگیری به صورت جداگانه یا گروهی از آن استفاده کنید. “هرچه بیشتر بتوانید در مورد نحوه ارتباط یادگیری جدید با دانش قبلی خود توضیح دهید ، درک شما از یادگیری جدید قوی تر خواهد بود و ارتباطات بیشتری ایجاد خواهید کرد که به شما کمک می کند بعداً آن را به خاطر بسپارید.” (براون ، رویدیگر و مک دانیل ، 2014).

در یک مطالعه کلاسیک (چی و همکاران ، 1994) ، دانشجویان دانشگاه در حال یادگیری سیستم گردش خون بودند. آنها با پاسخ به سوالات پیچیده مورد ارزیابی قرار گرفتند. کسانی که تعداد زیادی توضیحات شخصی (توضیح دهندگان بالا) ایجاد کردند ، درک خود را بیشتر از توضیح دهندگان کم افزایش دادند. توضیح دهندگان بالا همچنین به مدل ذهنی صحیح سیستم گردش خون دست یافتند ، در حالی که توضیح دهندگان کم به این نتیجه نرسیدند.

در اینجا چند روش وجود دارد که ممکن است باعث شود این مثال ها و نمونه های ایجاد شده توسط زبان آموزان (در زیر) در آموزش الکترونیکی کار کنند:

برای توضیح یک مفهوم سریع به کاربران ارائه دهید. یک فیلد ورودی ارائه دهید تا بتوانند توضیحات خود را وارد کنند. به عنوان مثال ، در دوره ای که نحوه حل یک مشکل فنی را آموزش می دهد ، از زبان آموزان بخواهید تا هر مرحله از راه حل را به طور خودکار توضیح دهند. در پایان درس ، همه توضیحات آنها را نمایش داده و گزینه ای برای ذخیره یا چاپ ارائه دهید.
با استفاده از فضاهای خالی که اصطلاحات یا ایده های کلیدی حذف شده اند ، توضیحی جزئی ایجاد کنید. از زبان آموز بخواهید جاهای خالی را پر کند.
آموزش توضیح خود به عنوان یک استراتژی یادگیری ارزشمند. سپس کاربران را تشویق کنید که در صورت لزوم ، در نقاط مختلف یک درس ناهمزمان ، خود را توضیح دهند.

2. نمونه ایجاد شده توسط یادگیرنده
در این استراتژی ، از یادگیرندگان خواسته می شود تا نمونه های مشخصی از یک مفهوم را تولید کنند. آنها ممکن است نمونه هایی را پیدا کنند که در دنیای خارج یافت می شوند یا از مثال های شخصی استفاده کنند. فراگیران برای اطمینان از صحت مثالهای خود به بازخورد نیاز خواهند داشت. بنابراین ، در آموزش الکترونیکی ، ممکن است ابتدا مجموعه ای از مثالهای دقیق و نادرست ارائه شود و از یادگیرندگان بخواهیم نمونه هایی را که با مفهوم مطابقت دارند انتخاب کند.

روش دیگر مقایسه مثال است. این شامل ارائه یک تعریف مفهومی به همراه مثالی است که ویژگی های مهم مفهوم را نشان می دهد. سپس از یادگیرندگان بخواهید نمونه های اضافی و غیر نمونه را با نسخه اصلی مقایسه کنند. این امر مخاطب را تشویق می کند تا بر ویژگی های مهم مفهوم تمرکز کند ، که درک آن را آسان می کند.

3. بازجویی مشروح
علیرغم نام ترسناک آن ، بازجویی مفصل یک استراتژی مناسب است که می تواند یادگیری را تسهیل کند. این به پرسش از چرایی و چگونگی سوالاتی اشاره می کند که وقتی به آنها پاسخ داده می شود ، به افراد کمک می کند تا اطلاعات جدید را به دانش قبلی متصل کنند. چرا؟ زیرا وقتی شخصی به این سوالات پاسخ می دهد ، تشویق می شود که از دانش موجود خود استفاده کند. در حالت ایده آل ، این ارتباط با اطلاعات موجود ایجاد می کند ، حافظه و درک را تسهیل می کند. نمونه هایی از انواع سوالاتی که باید در آموزش الکترونیکی بپرسید یا جاسازی کنید عبارتند از:

چرا این واقعیت درست خواهد بود؟
مثالهایی که تفسیر شما را تأیید می کند کدامند؟
این مفاهیم چگونه با هم ارتباط دارند؟ اونها چجوری متفاوت هستن؟
چرا با این شرایط این اقدام را انجام می دهید؟
این استراتژی بیشتر برای مخاطبان هدف با دانش قبلی مرتبط مناسب است. و از آنجا که کسانی که دانش قبلی کمی دارند ممکن است به سوالات پاسخ نادرست بدهند یا در پاسخ دادن به آنها مشکل داشته باشند ، زبان آموزان باید راهی برای بررسی پاسخ های خود داشته باشند.

4. یادگیری مشارکتی
در یادگیری مشارکتی ، افراد ممکن است گروهی برای تکمیل یک کار با یکدیگر همکاری کنند یا ممکن است گروهی را برای بحث در مورد موضوعی و شنیدن دیدگاه های مختلف تشکیل دهند. یادگیری مشارکتی همچنین شامل آموزش همتا به همتا است. این نوع تعاملات اغلب نتایج یادگیری مثبتی دارند (اسلاوین ، 2016). اگرچه هیچ توضیحی مورد توافق وجود ندارد ، اما به نظر می رسد که فراگیران با پردازش فعال اطلاعات در حین بحث و تعامل ، درک خود را از موضوعی افزایش داده و توسعه می دهند.

نتیجه
هیچ پاسخ دقیقی در مورد اینکه چه زمانی توضیحات بیشترین تأثیر را خواهند داشت ، وجود ندارد. این بستگی به استراتژی و دانش قبلی مخاطبان دارد. برای یادگیرندگان کم دانش ، تحقیقات به استفاده از استراتژی های تشریح مانند توضیح خود در طول یادگیری اولیه برای بهبود درک مطلب و کمک به یادگیرندگان برای ایجاد بازنمایی ذهنی منسجم اشاره می کند (Roelle & Nückles، 2019). از سوی دیگر ، بازجویی مفصل و یادگیری مشارکتی ممکن است استراتژی ای باشد که یادگیری عمیق تر را در طول این فرآیند تقویت می کند.